جوراب مانندی که همه پا از انگشتان تا کمر را می پوشاند و چاقچور نیز گویند و بیشتر زنان پوشند، (ناظم الاطباء)، چاقچور (از دو + لاغ، به معنی شاخه) : چادر دولاغ کردن، پوشیدن چادر وچاقچور، (یادداشت مؤلف)، در آذربایجان پاپیچی را گویند با حدود چهارانگشت عرض از پارچه یا پشم
پارسی تازی گشته دولاب چرخاب چرخ چاه چرخ چوبی با دول و ریسمان که با آن آب از چاه میکشند چرخ آب، گنجه کوچک در دار که در ایوان تعبیه کنند دولابه، آسمان فلک. یا دولاب سیمایی آسمان. یا دولاب مینا آسمان، نیرنگ تزویر. چرخی که با آن جهت آبیاری کردن زراعت از چاه آب کشند
چرخ چاه، چرخ چوبی با دول و ریسمان که با آن آب از چاه می کشند، برای مِثال به چرخ اندر آیند دولاب وار / چو دولاب بر خود بگریند زار (سعدی۱ - ۱۱۲)، چو شوریدگان می پرستی کنند / بر آواز دولاب مستی کنند (سعدی۱ - ۱۱۲)، گنجه و اشکاف کوچک دردار که توی دیوار درست می کنند، دولابه، کنایه از آسمان، چرخ، فلک، آنچه بر محوری بچرخد