سگالندۀ دانش. دانشمند: شگفتی بدان روی سوی شمال چه گوید جهاندیده دانش سگال. اسدی. بپاسخ چنین گفت دانش سگال که این گاو نزدیک من هست سال. اسدی. چو هندوی دانا بچندین سؤال زبون شد ز فرهنگ دانش سگال. نظامی
سرای دانش، خانۀ علم، جای دانش آموختن، مدرسه ای که برای مدارس معلم تربیت می کند، دارالمعلمین دانش سرای عالی: مدرسه ای که در آن دبیر برای دبیرستان ها تربیت می کنند دانش سرای مقدماتی: مدرسه ای که آموزگار برای دبستان ها تربیت می کند
محل دانش. (انجمن آرا) (آنندراج). دانشکده. (ناظم الاطباء) ، کثرت علم زیرا که زار و سار جای انبوه بودن چیزی است. (آنندراج) (انجمن آرا). جایی که در آن حکمت فراوان باشد. (ناظم الاطباء)