جدول جو
جدول جو

معنی خلر چینی

خلر چینی
سویا، گیاهی با برگ های درشت، گل های سفید یا بنفش و ساقه های پوشیده از تارهای سفید که بلندیش تا یک متر می رسد، دانه های این گیاه که به درشتی لوبیا، به رنگ زرد، سرخ یا سفید که در غلافی شبیه غلاف لوبیا جا دارد و دارای مواد غذایی بسیار مفید است، سوژا، نخود چینی
تصویری از خلر چینی
تصویر خلر چینی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خلر چینی

ثلج چینی

ثلج چینی
نمک چینی، شوره رطوبتی است منجمد برفی شبیه بنمک که جهت جلای چشم و ظلمت بصر بکارمیبردند ثلج صینی
فرهنگ لغت هوشیار

ثلج چینی

ثلج چینی
شوره، شورۀ قلم
باروت
سنگ سرمه
خِیزَران، گیاهی پایا از تیرۀ گندمیان ویژگی نواحی گرم و مرطوب با ساقه های راست و بلند و برگ هایی شبیه خرما که از ساقۀ بند بند میان تهی آن عصا، چوب دستی و نیزه و از برگ و پوست آن ریسمان و فرش و از مغز آن ماده ای بنام تباشیر با ترکیب آهک و سیلیس و پتاس با خاصیت تب بر و ضد استفراغ و ضد اسهال خونی تهیه می شود، ثَلجِ صینی، طَباشیر، نِیِ هِندی، تَباشیر، بامبو
ثلج چینی
فرهنگ فارسی عمید

خاک چینی

خاک چینی
نوعی خاک از اقسام خاک رس که بیشتر آن از کائولینیت تشکیل یافته و چون خوب قالب گیری می شود و با پخته شدن در آتش سفید می شود، برای ساختن ظروف به کار می رود
خاک چینی
فرهنگ فارسی عمید

خاک چینی

خاک چینی
خاکی که برای چینی سازی بکار میرود و معادن آن اغلب در آذربایجان و بین قم و طهران یافت میشود
لغت نامه دهخدا

خار بینی

خار بینی
در بین دو استخوان فک بالا سوراخ قدامی حفره های بینی است. در پائین این سوراخ برجستگی کوچک استخوانی است موسوم به خار بینی قدامی و تحتانی که متعلق بقاعده بینی است. (کالبدشناسی هنری ص 62)
لغت نامه دهخدا

ثلج چینی

ثلج چینی
یا ثلج صینی رطوبتی منجمدبرفی است شبیه به نمک که از هند آرند جهت بیاض عین و ظلمت بصر و ضمادش بر بدن جهت تب دق نافع است و این اسم را بر بارود نیز استعمال می کنند. (تحفۀ حکیم مؤمن). یطلق علی البارود و علی رطوبه تنعقد علی القصب بأطراف الهند تجلو البیاض و الظلمه. (تذکرۀ ضریر انطاکی). نمک چینی و آن سنگی است سفید که بجهت جلای چشم در سرمه بکار برند و بعضی گویند شوره است. (برهان قاطع). سنگ سفید است که در سرمه ها بکار برند و جهت جلاء چشم و تب دق نافع است و طبیعت وی سرد است و خشک وابن بیطار گوید زهرۀ اسیوس است و در الف صفت آن گفته شد. (اختیارات بدیعی). و در ترجمه صیدنه آمده است: از بلاد چین بعراق برند و رنگ او سخت سفید بود و زاید (؟) و چون غبار بود و در غایت لطیفی و خردی و اورا در انواع سرمه ها بکار برند، بارود، جد چینی
لغت نامه دهخدا

خلط بینی

خلط بینی
اگر بیند که از بینی او خلم بیرون می آمد، دلیل که وامش گذارده شود و از غم فرج یابد.
فرهنگ جامع تعبیر خواب