جدول جو
جدول جو

معنی خرده شناسی

خرده شناسی
در امری دقت و باریک بینی کردن، مراقبت از امور جزئی، کنجکاوی، هوشیاری
باریک بینی، موشکافی، خرده بینی، خرده کاری، خرده گیری، خرده دانی، نازک بینی، نازک اندیشی، نکته سنجی، نکته دانی، ژرف یابی، ژرف بینی، ژرف نگری، غوررسی، مداقّه، تدقیق، تعمّق
تصویری از خرده شناسی
تصویر خرده شناسی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خرده شناسی

پرده شناسی

پرده شناسی
شناسنده انواع پرده های موسیقی، رامشگری. نوازندگی موسیقیدانی
پرده شناسی
فرهنگ لغت هوشیار

خرده شناس

خرده شناس
باریک بین، مراقب امور جزئی، دقیق، عیب جو، ایرادگیر
موشِکاف، خُرده بین، خُرده کار، خُرداِنگارِش، خُرده گیر، خُرده دان، نازُک بین، نازُک اَندیش، نُکته سَنج، ژَرف یاب، ژَرف بین، مُدَقَّق، غَوررَس
خرده شناس
فرهنگ فارسی عمید

توده شناسی

توده شناسی
شناختن توده و عامه خلق، دانش آداب و عادات و رسوم توده مردم و ترانه های محلی و افسانه های آنان فولکلور
فرهنگ لغت هوشیار

پرنده شناسی

پرنده شناسی
علم با احوال و زندگی پرندگان معرفه الطیر علم الطیور مرغ شناسی
پرنده شناسی
فرهنگ لغت هوشیار

مردم شناسی

مردم شناسی
شناختن مردم، علمی که دربارۀ اقوام و نژادهای مختلف و اعمال، اخلاق و آثار آن ها بحث می کند، آنتروپولوژی
مردم شناسی
فرهنگ فارسی عمید