جدول جو
جدول جو

معنی خا

خا
نام حرف «خ»
گودالی که آب های کثیف یا آب حمام و مطبخ در آن جمع می شود، آبریز، پارگین
پسوند متصل به واژه به معنای خاینده مثلاً انگشت خا
تصویری از خا
تصویر خا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با خا

خا

خا
در ترکیب به معنی «خاینده» آید، آن که چیزی را بخاید، انگشت خا، شکرخا
خا
فرهنگ فارسی معین

خا

خا
خای، نعت فاعلی از خائیدن، خاینده، آنکه چیزی را بخاید: شکرخا، انگشت خا، رجوع به خائیدن شود،
گوی را گویند که آبهای کثیف چون آب مطبخ و زیرآب حمام بدانجا رود، (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)، پارگین، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا