جدول جو
جدول جو

معنی جوابگویی

جوابگویی
جواب دادن به پرسش، پاسخ گویی، کنایه از جبران کردن
تصویری از جوابگویی
تصویر جوابگویی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با جوابگویی

جوابگویی

جوابگویی
عمل جواب گفتن پاسخ گویی: (برای جوابگویی دهن باز کرد)، مقابله
جوابگویی
فرهنگ لغت هوشیار

خوبگویی

خوبگویی
خوش سخنی، خوب گفتاری، نکوسخنی، حسن مقال، شیرین زبانی، (یادداشت بخط مؤلف) :
خوبگویی ای پسر بیرون برد
از میان ابروی دشمنْت چین،
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

جوابگو

جوابگو
آنکه پاسخ می دهد، پاسخ گو، کنایه از جبران کننده، کنایه از کفایت کننده
جوابگو
فرهنگ فارسی عمید