معنی آفت - فرهنگ فارسی عمید
معنی آفت
- آفت
- بلا، زیان، هر چیزی که مایۀ تباهی، فساد و زیان شود
تصویر آفت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آفت
آفت
- آفت
- شاید از جوز و گوز، نامی است که قدما به پیرو دهند، چوب گردو که از آن کاسه می ساختند و به چربی سیاه می کردند، (یادداشت مؤلف)، رجوع به پیرو شود
لغت نامه دهخدا