معنی آژندیده - فرهنگ فارسی عمید
معنی آژندیده
- آژندیده
- سنگ یا آجر که ملاط روی آن کشیده شده، به ملاط کرده
تصویر آژندیده
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آژندیده
آژندیدن
- آژندیدن
- پر کردن درزهای سنگ یا آجر با گل یا ملاط، کشیدن گل روی سنگ یا آجر هنگام ساختن دیوار
فرهنگ فارسی عمید
آژندیدن
- آژندیدن
- آژندن. ملات و گل میان دو خشت یا آجر و سنگ گستردن دوسانیدن آن دو را
لغت نامه دهخدا