معنی اختلاط - فرهنگ فارسی عمید
معنی اختلاط
اختلاط
آمیختن، مخلوط شدن، درهم شدن، درهم آمیختن، آمیختگی، در علم شیمی ترکیب شدن دو یا چند جسم با یکدیگر به طوری که حتی با میکروسکوپ نتوان اجسام ترکیب شده را تمیز داد، اما با وسایلی بتوان آن ها را از هم جدا کرد، گفتگوی دوستانه، جماع کردن، همبستر شدن
تصویر اختلاط
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اختلاط
اختلاط
اختلاط
آمچ آمیزش درآمیختگی خلیس، شوریدگی، همگمی آمیخته شدن، درهم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
اختلاط
اختلاط
آمیخته شدن. (زوزنی). درهم شدن. امتزاج. اِلتباس. اِلتباک. آمیختن. درآمیختن: سعادت اختلاط زیرکانست ز نادان گر رسد سودی زیانست. ناصرخسرو. همچو در کان خاک و زر کرد اختلاط در میانشان صد بیابان و رباط. مولوی. و هرجائی اختلاطی میساخت. (کلیله و دمنه).
لغت نامه دهخدا
اختلاف
اختلاف
یوتاری پادیاری، نا سازگاری، ستیزه، جانشینی، شکم روش عدم موافقت، ناسازگاری، با یکدیگر خلاف کردن، نزاع، مشاجره
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.