معنی نیم پز - فرهنگ فارسی عمید
معنی نیم پز
- نیم پز
- گوشت یا چیز دیگر که خوب پخته نشده باشد، نیم پخته
تصویر نیم پز
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نیم پز
نیم پز
- نیم پز
- چیزی که نیک پخته نشده باشد. (ناظم الاطباء). نیم پزیده. نیم پخته. رجوع به نیم پخته شود
لغت نامه دهخدا
نیم پر
- نیم پر
- ظرفی که تا نیمه دارای چیزی باشد: نصفه، آنچه که بنصف رسیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
نیم گز
- نیم گز
- نیم گزی. چوبی یا آهنی به درازی نیم گزکه بدان جامه و غیر آن پیمایند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
نیم پر
- نیم پر
- ظرفی که تا نیمه در آن چیزی باشد. نصفه. (ناظم الاطباء). نصفان. (منتهی الارب). آنچه که به نصف رسیده باشد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نیم پری شود
لغت نامه دهخدا
حلیم پز
- حلیم پز
- نادرست نویسی هلیم هریسه گوشتبا گندم با هلام نادرست نویسی هلیم پز هریسه پز
فرهنگ لغت هوشیار