جدول جو
جدول جو

معنی منشفه

منشفه
حوله، نوعی پارچۀ پرزدار و ضخیم برای خشک کردن بدن
تصویری از منشفه
تصویر منشفه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با منشفه

منشفه

منشفه
دستمال. حوله. ج، مناشف. (از اقرب الموارد). رجوع به مِنشَف شود
لغت نامه دهخدا

منصفه

منصفه
منصفه در فارسی مونث منصف: داد مند مونث منصف یا هیئت (هیات) منصفه. در بعض جرایم سیاسی و جز آن گروهی بتعداد معین از افراد عادی طبق قانون در دادگاه شرکت می کنند و پس از ختم دادرسی با هیئت داد رسان بمشاوره می پردازند و نظر خود را اظهار می کنند. این نظر جنبه مشورتی دارد و حکم قطعی با داد رسان دادگاه می باشد (رجوع به قانون هیئت منصفه شود) مونث منصف
فرهنگ لغت هوشیار