معنی مستملح مستملح نمکین، بانمک، نمک دار مثلاً غذای نمکی، ملیح، زیبا نمکین، بانمک، نمک دار مثلاً غذای نمکی، ملیح، زیبا تصویر مستملح فرهنگ فارسی عمید