جدول جو
جدول جو

معنی کور

کور
نابینا، کسی که چشمانش معیوب باشد و چیزی را نبیند
کور و کبود: کنایه از تیره و تار، نیست و نابود، زشت و ناقص، تیره روزی و محنت، برای مثال چو فضولی گشت و دست و پا نمود / در عنا افتاد و در کور و کبود (مولوی - ۷۲)
تصویری از کور
تصویر کور
فرهنگ فارسی عمید