جدول جو
جدول جو

معنی قدم گذاردن

قدم گذاردن
کنایه از راه رفتن و پا گذاشتن در جایی، قدم نهادن
تصویری از قدم گذاردن
تصویر قدم گذاردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قدم گذاردن

قدم گذاردن

قدم گذاردن
گام نهادن پا نهادن پیش رفتن پا گذاشتن، راه رفتن پیش رفتن
قدم گذاردن
فرهنگ لغت هوشیار

قدم گذاشتن

قدم گذاشتن
کنایه از راه رفتن و پا گذاشتن در جایی، قَدَم نهادن
قدم گذاشتن
فرهنگ فارسی عمید

گام گذاردن

گام گذاردن
قدم گذاشتن گام نهادن: درفش منوچهر چون دید سام پیاده شد از اسپ و بگذارد گام
فرهنگ لغت هوشیار