معنی فسونگری - فرهنگ فارسی عمید
معنی فسونگری
- فسونگری
- افسونگری، شغل و عمل افسونگر، جادوگری، افسون کردن
تصویر فسونگری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فسونگری
فسونگری
- فسونگری
- افسون. فسون. فسون خواندن. فسون کردن:
پیش افسون آنچنان پریی
نتوان رفت بی فسونگریی.
نظامی
لغت نامه دهخدا