معنی شل شل ویژگی کسی که پا یا دستش معیوب و از کار افتاده باشد، برای مثال برو شیر درنده باش ای دغل / مینداز خود را چو روباه شل (سعدی۱ - ۸۸) تصویر شل فرهنگ فارسی عمید