معنی دیم
- دیم
- روی، چهره، صورت، سیما، گونه، رخ، رخساره، دیمه، دیمر، لچ، سج، چهر، چیچک، دیباچه، دیباجه، گردماه، محیّا، خدّ، وجنات، غرّه، عارض، عذار،
برای مثال عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم / حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم (فرخی - ۲۴۶)
در قاب بازی کسی که در بازی حق تقدم دارد
