معنی داد و فریاد - فرهنگ فارسی عمید
معنی داد و فریاد
- داد و فریاد
- هیاهو، غوغا، جار و جنجال، داد و بیداد، داد و قال
تصویر داد و فریاد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با داد و فریاد
داد و فریاد
- داد و فریاد
- از اتباع. داد و بیداد. هیاهو. داد و قال داد و فریاد بلند شدن، هیاهو راه افتادن. بانگ و شغب برخاستن. جار و جنجال شدن. فریاد و فغان برخاستن
لغت نامه دهخدا