جدول جو
جدول جو

معنی چارپهلو

چارپهلو
شکم بزرگ و پر، کنایه از تنومند، فربه، برای مثال زود در گل مینشیند کشتی سنگین رکاب / چارپهلو می کنی تن را ز آب و نان چرا (صائب - ۲۱)
در ریاضیات چهارضلعی، ویژگی چیزی که دارای چهار پهلو باشد
چارپهلو شدن: کنایه از چاق شدن
چارپهلو کردن: کنایه از چاق کردن
تصویری از چارپهلو
تصویر چارپهلو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چارپهلو

چهارپهلو

چهارپهلو
آنچه دارای چهارسو و چهاربر باشد: مربع شَرجَع، چوب دراز چهارپهلو.
- حرفهای چهارپهلو، سخنان با کنایه. حرفهای زننده. (یادداشت مؤلف). سخنان آبدار
لغت نامه دهخدا

هارپالو

هارپالو
هارپال. معاون اسکندر کبیر که در سال 324 قبل از میلاد درگذشت
لغت نامه دهخدا

چاپشلو

چاپشلو
قصبه مرکز بخش چاپشلو. شهرستان درگز واقع در 10 هزارگزی جنوب باختری درگز. جلگه، هوا معتدل با 1754 تن سکنه. محصولات عمده آنجا غلات، تریاک، میوجات، بنشن، پنبه، شغل اهالی، زراعت، مالداری، کسب، صنایع دستی زنان، قالیچه و گلیم و جاجیم بافی، و راه آن ماشین رو است آب مشروبی اهالی از چشمه و قنات تأمین می شود. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

چارلو

چارلو
چهارلو، اصطلاحی در بازی ورق، نام یکی ازورق های بازی، ورق بازی که چهار خال دارد، نام ورقی از اوراق بازی که چهار خال بر آن نقش شده، نام هر ورقی از ورقهای بازی که چهار خال از یکی از خالهای مختلف بر روی آن نقش شده باشد، و رجوع به چهارلو شود
لغت نامه دهخدا