معنی پژولیده پژولیده پژمرده، افسرده، ژولیده، درهم شده، پریشان، ژولیده، برای مثال صبحدمان مست برآمد ز کوی / زلف پژولیده و ناشسته روی (سنائی۲ - ۵۱۴) تصویر پژولیده فرهنگ فارسی عمید