جدول جو
جدول جو

معنی بهروزه

بهروزه
بهروز، خوشبخت، نیک بخت، نوعی بلور کبود رنگ و شفاف، برده
تصویری از بهروزه
تصویر بهروزه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بهروزه

بهروزه

بهروزه
بمعنی بهروز است که بلور کبود صاف کم قیمت باشد. (ازبرهان). بهروج. بهروجه. بهروز. بلور کبود در نهایت صافی و لطافت و خوش رنگ و بغایت کم بها. (رشیدی) (جهانگیری). بهروجه. بهروز. بهروج. بلور کبود شفاف کم قیمت. (از ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) :
شاهیم نه شهروزه طفلیم نه بهروزه
عشقیم نه سردستی مستیم نه از سیکی.
مولوی.
لغت نامه دهخدا

شهروزه

شهروزه
گدایی که هر روز در قسمتی از شهر می گردد و گدایی می کند، برای مِثال شاهیم نه شهروزه لعلیم نه بهروزه / عشقیم نه سرمستی مستیم نه از سیکی (مولوی - مجمع الفرس - شهروزه)
شهروزه
فرهنگ فارسی عمید

باروزه

باروزه
بادروزه، هرروزه، چیزی که انسان هر روز به آن احتیاج داشته باشد، از قبیل خوراک و پوشاک
باروزه
فرهنگ فارسی عمید