ظرفی را گویند که در آن چیزی از عطریات کرده باشند، (برهان)، ظرفی که در آن چیزهای معطر نهند، (فرهنگ فارسی معین)، ظرفی که در آن عطر و بوی خوش کنند و آنرا بعربی جونه گویند، (آنندراج) (انجمن آرا) (از رشیدی)، جونه، سلۀ خرد عطاران که چرم بر آن کشیده باشند، (منتهی الارب)، جونه، (نصاب الصبیان) (زمخشری)، عتیده، (مهذب الاسماء)، طبله، عطردان
رایحه داشتن و بیشتر در رایحه های بد و نتن استعمال میشود. (ناظم الاطباء). از خود بوی متصاعد کردن: تا صبر را نباشد شیرینی شکر تا بید بوی ندهد بر سان داربوی. رودکی. نباشد در او زخم دل بی سرشک که سودای نقدش دهد بوی مشک. میرزا وحید (از آنندراج).