جدول جو
جدول جو
Ads

معنی آمیغ

تصویری از آمیغ
تصویر آمیغ
آمیغ
آمیزش، آمیختن، مباشرت، نزدیکی کردن، جماع، برای مثال بسی گرد آمیغ خوبان مگرد / که تن سست و جان کم کند، روی زرد (اسدی - ۲۴۲)
آمیخته، پسوند متصل به واژه به معنای ممزوج مثلاً زهرآمیغ، عنبرآمیغ، نوش آمیغ، مرگ آمیغ، برای مثال آه از این جور بدزمانۀ شوم / همه شادی او غمان آمیغ (رودکی - ۵۲۴)
فرهنگ فارسی عمید