جدول جو
جدول جو

معنی آب سنج

آب سنج
آلتی برای اندازه گیری وزن مخصوص مایعات، هیدرومتر
تصویری از آب سنج
تصویر آب سنج
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آب سنج

تب سنج

تب سنج
آلتی که مقدار تب بیمار را بر اساس زیادت و نقصان حرارت بدن معین کند، حرارت سنج
فرهنگ لغت هوشیار

آب سنگ

آب سنگ
آبزن، ظرف بزرگ فلزی، چینی یا سفالی که در آن بدن خود را شستشو دهند، حوض کوچک، وان، آب شنگ، آب سنگ
آب سنگ
فرهنگ فارسی عمید

تب سنج

تب سنج
که تب را سنجد. آلتی که مقدار تب بیمار را بر اساس زیادت و نقصان حرارت بدن معین کند. میزان الحراره. حرارت سنج. ترمومتر. رجوع به میزان الحراره شود
لغت نامه دهخدا

آب سیر

آب سیر
آنکه مانند آب حرکت کند چاروای خوش رفتار چهارپای خوش راه
آب سیر
فرهنگ لغت هوشیار