جدول جو
جدول جو

معنی اهل هوا

اهل هوا
مردم بی بند و بار، کسانی که پیرو هوا و هوس هستند
تصویری از اهل هوا
تصویر اهل هوا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اهل هوا

اهل صفا

اهل صفا
مردم پاک دل، پاک باطن، روشن ضمیر، اهل صلح و سازش، مردم با اخلاص و یک رنگ
اهل صفا
فرهنگ فارسی عمید

اهل ذوق

اهل ذوق
خوش گذران، خوش قریحه، در تصوف کسانی که حقایق را به ذوق درمی یابند نه با بحث و جدل
اهل ذوق
فرهنگ فارسی عمید

اهل هنر

اهل هنر
هنرمند. باهنر. دارای هنر: اگر بی هنران خدمت اسلاف را وسیلت سعادت سازند خلل بکارها راه یابد و اهل هنر ضایع مانند. (کلیله و دمنه) ، سخت در اندوه دراندازنده. (غیاث اللغات) (آنندراج). اَهَم. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

اهل صفا

اهل صفا
کنایه از صوفیان. (انجمن آرا). صاف دل. (ناظم الاطباء) : مودت اهل صفا چه در روی و چه در قفا. (گلستان).
لغت نامه دهخدا

اهل سواد

اهل سواد
روستائیها. بادیه نشینان. و رجوع به المعرب جوالیقی ص 335 شود
لغت نامه دهخدا

اهل ذوق

اهل ذوق
کسی که تجلیات وی از مقام روح و قلب به مقام نفس و قوای آن نازل شود چنان که آنها را بحس دریابد و با ذوق درک کند بلکه چنان از سیمای آنان هویدا گردد. (از تعریفات جرجانی). و رجوع به حکمت الاشراق ص 152 و 217 و رجوع به اهل و ترکیبات آن شود، متکلم. عالم به علم کلام. رجوع به کلام و علم کلام شود
لغت نامه دهخدا

اهل اهواء

اهل اهواء
اهل قبله را گویند که در عقیده با اهل سنت مخالف باشند. و آنان عبارتند از: جبریه، قدریه، روافض، خوارج، معطله، مشبهه. و هر یک از گروه مزبور بر دوازده گروه تقسیم شده اند که مجموع آنها هفتاد و دو گروه شوند. (از کشاف اصطلاحات الفنون) (تعریفات جرجانی)
لغت نامه دهخدا