جدول جو
جدول جو

معنی هم خواب

هم خواب
زنی که با شوهر خود در یک بستر می خوابد، هم بستر
تصویری از هم خواب
تصویر هم خواب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با هم خواب

هم خواب

هم خواب
زنی که باشوهر خود در یک بستر خوابد هم بستر همسر. توضیح ظاهرا این لفظ را بیشتر برای کسی (زنی) که بصورت غیر شرعی و غیر قانونی هم بستر و همخوابه مردی شده است بکار می برند
فرهنگ لغت هوشیار

هم خواب

هم خواب
دو تن که در یک بستر خوابند، ملازم. همراه. که پیوسته باکسی باشد: با این همه چهار دشمن متضاد ازطبایع با وی همراه، بلکه همخواب. (کلیله و دمنه).
، آمیخته. مخلوط:
گلت چون با شکر همخواب گردد
طبرزد را دهان پرآب گردد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

هم خوابه

هم خوابه
هم خواب هم بستر: وین بترکم به بضع همخوابه نیز باید شدن به گرمابه. (دهخدا)، یار مصاحب: همه همخوابه وهمدرد دل تنگ منند مرکب خواب مرا تنگ سفر بگشایید، (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار