جدول جو
جدول جو

معنی نشر

نشر
چاپ و انتشار مکتوبات، انتشاراتی مثلاً نشر اشجع، پراکنده ساختن خبر، زنده کردن، زنده کردن مردگان در روز قیامت، وزیدن
تصویری از نشر
تصویر نشر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با نشر

نشر

نشر
پراکندگی، انتشار، پخش کردن کتاب و مانند آن، زنده کردن مردگان در روز قیامت، وزیدن، وزش، مؤسسه انتشاراتی، انتشارات، نشر معین، نشر قطره
نشر
فرهنگ فارسی معین

نشر

نشر
دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان، در 40 هزارگزی جنوب شرقی همدان، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 773 تن سکنه دارد آبش از چشمه و قنات، محصولش حبوبات و لبنیات و محصولات صیفی و انگور، شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیبافی است (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا