معنی ناخویشکار - فرهنگ فارسی عمید
معنی ناخویشکار
- ناخویشکار
- آنکه به وظیفه و تکلیف خود عمل نکند، وظیفه نشناس
تصویر ناخویشکار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ناخویشکار
ناخویشکار
- ناخویشکار
- وظیفه نشناس، ناپارسا نامتدین، آنکه با زن خویش نزدیکی نکند. مقابل خویشکار
فرهنگ لغت هوشیار
ناخویشکار
- ناخویشکار
- آن که زن خویش نبیند. (یادداشت مؤلف). آن که نزدیکی با زن خود نکند
لغت نامه دهخدا
ناخویشکاری
- ناخویشکاری
- وظیفه نشناسی، ناپارسایی، نزدیکی نکردن با زن خویش
فرهنگ لغت هوشیار