جدول جو
جدول جو

معنی لاوالله

لاوالله
نه قسم به خدا، در هنگام انکار مطلبی گفته می شود
تصویری از لاوالله
تصویر لاوالله
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لاوالله

لاوالله

لاوالله
نه بخدا. نه سوگند با خدای. قید نفی است بجای هرگز و ابداً:
هرچه در شرط جوانمردی باشد بدهد
هیچکس دیده جوانمرد چنین، لاواﷲ.
فرخی.
لاواﷲ کاین بساط معمور
نطعی است که نیست قطع ازو دور.
نظامی.
سرو می گفت که من همسر بالای توام
گفت گل قد تو و قامت او لاواﷲ.
نجیب الدین جرفادقانی.
کسی آزار درویشان تواند جست لاواﷲ
که گر خود زهر پیش آری بود حلوای درویشان.
سعدی.
مگر آن درم ها را دزد برد؟ گفت لاواﷲ بدرقه برد. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

لا والله

لا والله
نه سوگند به خدای. در موردی گویند که انکار مطلبی را خواهند بشدت: گفتند حال چیست ک مگر درم های ترا دزد برد ک گفت: لاوالله بدرقه برد
فرهنگ لغت هوشیار

حاشالله

حاشالله
حاش لله، پاکی است خدای را، منزه است خدای تعالی، معاذ الله، پناه بر خدا
حاشالله
فرهنگ فارسی عمید

کاوالیه

کاوالیه
فرانسوی. سواره، همراه سر بازی که در صنف سوار است سواره، مردی که زنی را در رقص و ضیافت همراهی کند
فرهنگ لغت هوشیار