جدول جو
جدول جو

معنی گلچه

گلچه
گل کوچک، گلی که با ابریشم رنگین بر پارچه بدوزند، در علم زیست شناسی هر یک از گل های کوچک موجود در میان گل های کلاپوک خانوادۀ کاسنی
تصویری از گلچه
تصویر گلچه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گلچه

گلچه

گلچه
گل کوچک گل خرد، هر یک از گلهای گل آذین کاپیتول را گویند که در روی یک پایه محدب مانند گل بابونه و یا مسطح مانند گل آفتاب گردان قرار دارند. پایه گل در گل آذین کاپیتول بنام کوپول نامیده میشود و آن از رشد غیر طبیعی انتهای ساقه بوجود آمده است، گلی از ابریشم رنگین یا نخ و جز آن که بر جامه نقش کنند
فرهنگ لغت هوشیار

گلچه

گلچه
سلوی و کرک. (ناظم الاطباء). بلدرچین:
آن شهی نیست که دردشمن تو هست مجال
پیش شاهین چه زند بال پریدن گلچه.
ابوالمعالی (از فرهنگ شعوری ج 2 ورق 313 ب)
لغت نامه دهخدا

گلچه

گلچه
مصغر گل، یعنی گل خرد. (ناظم الاطباء). گل کوچک. رجوع به گیاه شناسی ثابتی ص 439، 450 و 453 شود، گل از ابریشم رنگین و جز آن که برجامه کنند. نقشی با ابریشم یا نخ یا با رنگ به صورت گل. (یادداشت مؤلف). یک قسم زینتی بشکل گل کوچک که از ابریشم بر جامه و جز آن دوزند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

آلچه

آلچه
قسم خردتر گوجه که ترشتر از آن میباشد ادرک اجاص آلنج نیسوق آلچه الو هلو هلی ترش هلو. آلوی جیلی. یا آلوچه سگک قسم پست و ترش تر و خردتر آلوچه آلو کوهی نلک آلوترش زعرور
فرهنگ لغت هوشیار

گرچه

گرچه
اگرچه: گر چه هزار است اسم هست مسمی یکی دیده زاسما بدوز عین مسمی طلب. نقب زیر زمین، چاه زندان، خانه کوچک، تالارخانه، کنج بیغوله
فرهنگ لغت هوشیار