جدول جو
جدول جو

معنی گردمشت

گردمشت
پنجۀ دست که آن را جمع و گره کنند و به کسی بزنند، قبضۀ کمان و گرفتن آن
تصویری از گردمشت
تصویر گردمشت
فرهنگ فارسی عمید