جدول جو
جدول جو

معنی گردمشت

گردمشت
پنجۀ دست که آن را جمع و گره کنند و به کسی بزنند، قبضۀ کمان و گرفتن آن
تصویری از گردمشت
تصویر گردمشت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گردمشت

گردمشت

گردمشت
قبضۀ مدور. مشت گرد، هر چیز گرد، مانند: قبضۀ مشت:
بود لیقه اش با سیاهی درشت
دواتش زند بر قلم گردمشت.
ملاطغرا (از آنندراج).
، مجازاً نوعی از قبضۀ کمان و گرفتن آن. (آنندراج) :
اگر قبضۀ شه بود گردمشت
دهد ناوکش داد خصم درشت.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

گرد مشت

گرد مشت
مشت گرد قبضه مدور، هر چیز گرد مانند قبضه: بود لیقه ای با سیاهی (صراحی) درشت دو اتش زند بر قلم گرد مشت. (طغرا)، نوعی از قبضه کمان: اگر قبضه شه بود گرد مشت د هد ناوکش داد خصم درشت. (طغرا)
فرهنگ لغت هوشیار

اردمشت

اردمشت
قلعه ایست حصین قریب جزیره ابن عمر در جهت شرقی دجلۀ موصل واقع در کنار کوه جودی و یاقوت گوید: اکنون متعلق بصاحب موصل است و زیر آن دیرالزعفران واقع است که آنهم قلعه ایست. اهل اردمشت بر معتضدباﷲ عصیان کردند و در قلعه متحصن شدند تا خلیفه خود قصد آنجا کرد و مردم اردمشت، قلعه را تسلیم کردند و آن به امر خلیفه خراب گردید و اکنون بکواشی معروف است و آن را رستاقی بزرگ نیست و سه ضیاع داردو گویند چون معتضد پس از کوشش بسیار سپاهیان او، قلعه را بگشود و دخل اندک آن مشاهد کرد، بفرمود تا آنرا خراب کردند و پس از تخریب قلعه، ناصرالدوله ابوتغلب احمد بن حمدان بتجدید بنای آن پرداخت و اکنون در عصر ما معمور و جزو مملکت صاحب موصل بدرالدین لؤلؤ مملوک نورالدین مسعود بن عزالدین بن قطب الدین بن زنگی است. (معجم البلدان). و رجوع بقاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا

گرمدشت

گرمدشت
نام یکی از ایستگاههای راه آهن بین اهواز و خرمشهر از بخش مرکز شهرستان خرمشهر است. این ایستگاه در 101 هزارگزی جنوب باختری اهواز و 20 هزارگزی شمال خرمشهر واقع، ساکنین آن عبارتند از کارمندان راه آهن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

گرمشت

گرمشت
دهی است از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم، واقع در 11000گزی شمال کلالی کنار راه مالرو سیمکان به خفر و میمند. منطقه ای است کوهستانی و گرم. دارای 308 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آنجا غلات، برنج، خرما و مرکبات و شغل اهالی زراعت و باغبانی و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

زردهشت

زردهشت
زرتشت، دارنده شتر زرد، نام پیامبر ایرانی در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
زردهشت
فرهنگ نامهای ایرانی

زرداشت

زرداشت
زرتشت، دارنده شتر زرد، نام پیامبر ایرانی در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
زرداشت
فرهنگ نامهای ایرانی