جدول جو
جدول جو

معنی قامت کردن

قامت کردن
به نماز ایستادن، قد قامت الصلوه گفتن، قامت بستن، برای مثال بر در مسجد گذاری کن که پیش قامتت / در نماز آیند آن ها یی که قامت می کنند (اوحدی - ۲۰۹)
تصویری از قامت کردن
تصویر قامت کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قامت کردن

قامت کردن

قامت کردن
در نماز آمدن بر در مسجد گذاری کن که پیش قامتت در نماز آیند آنهایی که قامت می کنند (اوحدی) قامت بستن
فرهنگ لغت هوشیار

قامت کردن

قامت کردن
مراد از آن قد قامت الصلوه گفتن است. قامت بستن:
بر در مسجد گذاری کن که پیش قامتت
در نماز آیند آنهائی که قامت میکنند.
اوحدی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

اقامت کردن

اقامت کردن
ماندن ماندگار شدن درنگ کردن متوقف شدن آرام گرفتن بجای ماندن
اقامت کردن
فرهنگ لغت هوشیار

قیامت کردن

قیامت کردن
هنگامه کردن شور و غوغا و هنگامه بر پا کردن: قیامت می کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن مسلم نیست طوطی را در ایامت شکر خایی
فرهنگ لغت هوشیار