هرچه به آن تفال بزنند، پیش بینی و پیش گویی بخت و طالع واحد شمارش چیزهایی که به صورت دسته ای و انبوه تقسیم بندی می شود مثلاً یک فال گردو تخم مرغی که برای ترغیب به تخم گذاشتن در زیر مرغ می گذارند فال دیدن: طالع دیدن، از نیک و بد بخت و طالع خود یا دیگری آگاه شدن و از آیندۀ وضع و حال اطلاع یافتن فال زدن: طالع دیدن، از نیک و بد بخت و طالع خود یا دیگری آگاه شدن و از آیندۀ وضع و حال اطلاع یافتن، فال دیدن فال گرفتن: طالع دیدن، از نیک و بد بخت و طالع خود یا دیگری آگاه شدن و از آیندۀ وضع و حال اطلاع یافتن، فال دیدن فال نخود: فالی که از طریق چیدن نخود بر زمین و جا به جا کردن آن گرفته می شود فال قهوه: فالی که از روی نقش ها و خطوط ته فنجان قهوه گرفته می شود