دنیا و آنچه در آن است، جهان، گیتی، خلق، روزگار عالم آخرت: مقابل دنیا، جهان دیگر، آن جهان عالم امر: در فلسفه عالم ملائکه، عالم ملکوت عالم امکان: در فلسفه آنچه غیر از ذات خدا است، عالمی که وجود یا عدم وجود آن ضروری نباشد، جهان ماده، عالم ظاهر عالم بالا: در فلسفه عالم علوی عالم برزخ: مقام ارواح از هنگام مرگ تا قیامت عالم جان: در فلسفه عالم ارواح، دنیا، این جهان عالم جبروت: در فلسفه و تصوف عالم مجرد از صورت، ماده و زمان عالم جسمانی: جهان جسمانی، عالم طبیعت و ماده عالم حس: مقابل عالم غیب، عالم حسی، در فلسفه عالم شهود، عالم شهادت عالم خاک: کنایه از دنیا، کنایه از جسد آدمی عالم خلق: در فلسفه موجودات عالم جسمانی، کائنات عالم دیگر: عالم آخرت، مقابل دنیا، جهان دیگر، آن جهان عالم ذر: عالم خلقت که خداوند ابنای بشر را مانند ذرات از صلب آدم ابوالبشر به وجود آورد عالم سفلی: مقابل عالم علوی، در فلسفه عالم پایین، زمین، این جهان عالم شهادت: مقابل عالم غیب، عالم ظاهر و آشکار، عالم اجسام عالم صغیر: جهان کوچک، انسان، جسم انسان عالم علوی: عالم امر، مقابل عالم سفلی، عالمی که در آن مادّه وجود ندارد، آسمان عالم امر: عالم علوی، مقابل عالم سفلی، عالمی که در آن مادّه وجود ندارد، آسمان عالم غیب: مقابل عالم شهادت، در فلسفه جهان دیگر، عالم آخرت عالم قدس: در فلسفه عالم الهی، عالم اسما و صفات حق عالم کبیر: در فلسفه جهان بزرگ، همۀ جهان، افلاک و هر چه در آن ها است عالم کون و فساد: در فلسفه دنیای فانی، عالم سفلی عالم لاهوت: در فلسفه عالم خداوندی، عالم سرمد، مرتبۀ ذات احدیت عالم مثال: در فلسفه عالمی لطیف تر نسبت به عالم اجسام. هرچه در عالم شهادت وجود دارد نظیر آن در عالم مثال موجود است عالم معنی: در فلسفه آنچه متعلق به معنی و حقیقت باشد، عالم ملکوت عالم ملک: در فلسفه عالم وجود، عالم اجسام، عالم شهادت عالم ملکوت: در فلسفه عالم جبروت، عالم امر عالم ناسوت: در فلسفه عالم اجسام، عالم طبیعی و مادی، دنیای فانی، این جهان