معنی طرف دار طرف دار جانب دار، حامی، حاکم، سرحد دار، مرز دار، مرزبانطرف دار انجم: کنایه از آفتابطرف دار پنجم: کنایه از مریخ، پادشاه ترکستان تصویر طرف دار فرهنگ فارسی عمید