جدول جو
جدول جو

معنی سرکلانتری

سرکلانتری
شعبه ای از شهربانی برای حفاظت عمومی، ادارۀ پلیس
تصویری از سرکلانتری
تصویر سرکلانتری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سرکلانتری

سرکلانتری

سرکلانتری
شغل و عمل سر کلانتر، اداره ای در شهربانی که حفظ انتظامات عمومی را به عهده دارد اداره پلیس
فرهنگ لغت هوشیار

سرکلانتری

سرکلانتری
اداره ای است در شهربانی برای نگاهداری انتظام عمومی. سابقاً آن را ادارۀ پلیس میگفتند
لغت نامه دهخدا

سرکلانتر

سرکلانتر
رئیس کلانتری. رئیس پلیس. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

کلانتری

کلانتری
عمل و شغل کلانتر: (ملا افضل منجم قزوینی که سمت خانه خواهی نواب مهد علیا داشت کمال اعتبار و اقتدار یافته مهم کلانتری و معاملات دیوانی قزوین باو متعلق گشت)، مهتری بزرگی، شعبه ای از شعب شهربانی در نقاط مختلف شهر که مامور ایجاد حفظ و نظم در حوزه و محله خود میباشد کمیساریا کمیسری. شعبه از شعب شهربانی در نقاط مختلف شهر که مامور ایجاد حفظ و نظم در حوزه و محله خود می باشد، کمیسری
کلانتری
فرهنگ لغت هوشیار

کلانتری

کلانتری
اداره ای است تابع سازمان نیروی انتظامی که حفظ نظم و قانون در بخشی از شهر را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین

کلانتری

کلانتری
شعبه ای از شهربانی که به کارهای مربوط به حفظ نظم و آرامش یک بخش از شهر رسیدگی می کند، رهبری، سرپرستی
فرهنگ فارسی عمید