جدول جو
جدول جو

معنی سپاس دار

سپاس دار
سپاس دارنده، منت پذیر، شاکر، شکرگزار، سپاس گذار
تصویری از سپاس دار
تصویر سپاس دار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سپاس دار

اسپاس دار

اسپاس دار
سپاسگزار، برای مِثال هم حق شناس باشد هم حق گزار باشد / هم در بدی و نیکی اسپاس دار باشد (منوچهری - ۱۹)
اسپاس دار
فرهنگ فارسی عمید

سپاسدار

سپاسدار
شاکر. (دهار). شکور. (تفلیسی) (دهار). که پاس نعمت دارد. شکرگزار:
تو مر خدای را سپاسدار باش و تسبیح کن. (جامع الحکمتین ص 159). که گفته اند سپاسدار باش تا سزاوار نیکی باشی. (مرزبان نامه).
چون وحش جدا شد از کنارش
پیر آمد و شد سپاسدارش.
نظامی
لغت نامه دهخدا