محدوده یا نقطۀ تیره رنگ بر روی پوست بدن، لکۀ کوچک یا نقطۀ سیاه بر روی چیزی، نقطۀ وحدت در تصوف دایی، برادر مادر، خالو خال خال: دارای خال بسیار، خال خالی خال زدن: خال کوبیمحدوده یا نقطۀ تیره رنگ بر روی پوست بدن، لکۀ کوچک یا نقطۀ سیاه بر روی چیزی، نقطۀ وحدت در تصوف دایی، برادر مادر، خالو خال خال: دارای خال بسیار، خال خالی خال زدن: خال کوبی