جدول جو
جدول جو

معنی جان بردن

جان بردن
کنایه از زنده ماندن، نجات یافتن، از مهلکه گریختن، از خطر رهایی یافتن، برای مثال هیچ شادی مکن که دشمن مرد / تو هم از موت جان نخواهی برد (سعدی - لغت نامه - جان بردن)، از مهلکه نجات یافتن
تصویری از جان بردن
تصویر جان بردن
فرهنگ فارسی عمید