معنی پاکوب کردن - فرهنگ فارسی عمید
معنی پاکوب کردن
- پاکوب کردن
- چیزی را در زیر پا له کردن، لگد کردن، پامال کردن
تصویر پاکوب کردن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پاکوب کردن
پاکوب کردن
- پاکوب کردن
- چیزی را با پا کوفتنبپای کوفتن لگد کوب کردن پی سپر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پاکوب کردن
- پاکوب کردن
- بپای کوفتن: قصل البرّ، پاکوب کردن خرمن را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
پی کوب کردن
- پی کوب کردن
- لگد کوب کردن لگد مال ساختن: از بس که همه روز کاروان سودای فاسد بر من گذرد از جلمه نیات خیر و اوصاف پسندیده ترا پی کوب کردند
فرهنگ لغت هوشیار
سرکوب کردن
- سرکوب کردن
- تنبیه کردن سیاست کردن: مخالفان را به شدت سرکوب کرد، مغلوب کردن: دشمن را به سهولت سرکوب کرد
فرهنگ لغت هوشیار