معنی آستین
- آستین
- قسمتی از جامه که از شانه تا مچ دست را می پوشاند، دهانۀ خیک و مشک، طریقه و راه
آستین افشاندن: اشاره کردن، اجازه دادن، رخصت دادن،برای مثال به یغما ملک آستین برفشاند / وز آنجا به تعجیل مرکب براند پشت پا زدن، ترک و انکار کردن، فروگذاشتن، اظهار کراهت و بیزاری کردن،(سعدی - ۱۰۸) برای مثال طمع مدار که از دامنت بدارم دست / به آستین ملالی که بر من افشانی عفو، بذل و بخشش، اظهار محبت، تحسین،(سعدی۲ - ۵۹۷) برای مثال سخن گفت و دامان گوهر فشاند / به نطقی که شاه آستین برفشاند (سعدی۱ - ۴۶)
آستین بالا زدن: آستین برچیدن، آستین برزدن، آستین برنوشتن، کنایه از آماده شدن برای کاری
