گودال بزرگی که آب در آن جمع می شود، تالاب، برکه، برای مثال باد بهاری به آبگیر برآمد / چون رخ من گشت آبگیر پر از چین (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۶۱) ظرف آب یا گلاب، برای مثال طبق های زرین پر از مشک ناب / به پیش اندرون آبگیر گلاب (فردوسی - ۳/۳۹۵) گنجایش حوض یا آب انبار یا ظرف برای مقداری از آب مثلاً آبگیر این آب انبار ده متر مکعب است، آبخور، آبشخور، کارگر حمام که در گرمابه آب به بدن مردم می ریختگودال بزرگی که آب در آن جمع می شود، تالاب، برکه، برای مِثال باد بهاری به آبگیر برآمد / چون رخ من گشت آبگیر پر از چین (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۶۱) ظرف آب یا گلاب، برای مِثال طبق های زرین پر از مشک ناب / به پیش اندرون آبگیر گلاب (فردوسی - ۳/۳۹۵) گنجایش حوض یا آب انبار یا ظرف برای مقداری از آب مثلاً آبگیر این آب انبار ده متر مکعب است، آبخور، آبشخور، کارگر حمام که در گرمابه آب به بدن مردم می ریخت