جدول جو
جدول جو

معنی اضوا

اضوا
ضوها، نورها، روشنایی ها، روشنی ها، جمع واژۀ ضو
تصویری از اضوا
تصویر اضوا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اضوا

اروا

اروا
سیراب کردن ترویه، روان کردن، به روایت شعر داشتن بر روایت شعر داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

الوا

الوا
ستاره، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی و نیزه دار رستم پهلوان شاهنامه
الوا
فرهنگ نامهای ایرانی

اضواء

اضواء
باریک شدن، وی، ضعیف شدن، نور وروشنائی نور وروشنائی، جمع ضوء روشنیها فروغها
فرهنگ لغت هوشیار