فاصلۀ عمودی چیزی نسبت به یک سطح، بلندی مثلاً ارتفاع قلۀ دماوند نسبت به سطح زمین ۶۱۷۰ متر است بالا آمدن، برآمدن، بلندی گرفتن، بلند شدن، بلند مرتبگی، رفعت رفع شدن، از بین رفتن در کشاورزی کنایه از محصول، عایدی، درآمد در علم ریاضی پاره خطی عمودی که از قاعدۀ یک شکل هندسی تا رٲس آن شکل ترسیم شده باشد در ادبیات در فن بدیع آوردن اسم یا صفتی در شعر و بالا بردن آن به صورت درجه به درجه، برای مثال قطره باران گشت و باران سیل و سیل انگیخت رود / رود دریا گشت و دریا می شود طوفان نوح (علی نقی کمره ای - لغتنامه - ارتفاع)، در علم منطق سلب، نفی، نبودن در علم نجوم زاویۀ میان یک جرم آسمانی تا صفحۀ افق که نهایتاً ۹۰ درجه است در علم جغرافیا فاصلۀ عمودی هر نقطه نسبت به سطح آب های آزادفاصلۀ عمودی چیزی نسبت به یک سطح، بلندی مثلاً ارتفاع قلۀ دماوند نسبت به سطح زمین ۶۱۷۰ متر است بالا آمدن، برآمدن، بلندی گرفتن، بلند شدن، بلند مرتبگی، رفعت رفع شدن، از بین رفتن در کشاورزی کنایه از محصول، عایدی، درآمد در علم ریاضی پاره خطی عمودی که از قاعدۀ یک شکل هندسی تا رٲس آن شکل ترسیم شده باشد در ادبیات در فن بدیع آوردن اسم یا صفتی در شعر و بالا بردن آن به صورت درجه به درجه، برای مِثال قطره باران گشت و باران سیل و سیل انگیخت رود / رود دریا گشت و دریا می شود طوفان نوح (علی نقی کمره ای - لغتنامه - ارتفاع)، در علم منطق سلب، نفی، نبودن در علم نجوم زاویۀ میان یک جرم آسمانی تا صفحۀ افق که نهایتاً ۹۰ درجه است در علم جغرافیا فاصلۀ عمودی هر نقطه نسبت به سطح آب های آزاد