جدول جو
جدول جو

معنی وفاق

وفاق
با یکدیگر همکاری کردن، اتحاد، سازگاری، سازواری
تصویری از وفاق
تصویر وفاق
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با وفاق

وفاق

وفاق
سازگاری، مهر، یگانگی سازواری کردن همراهی کردن، سازواری همراهی یکدلی مقابل نفاق: ... تا باشد که ببرکت این وفاق و اتفاق دام از جای بر گرفته شود
فرهنگ لغت هوشیار

وفاق

وفاق
ارتباط، تناسب، توافق، ربط، سازواری، موافقت، هم آهنگی، همراهی، یکدلی، یکسانی
متضاد: نفاق
فرهنگ واژه مترادف متضاد