جدول جو
جدول جو

معنی میان داری کردن

میان داری کردن
کنایه از در میان جمعی خود را شاخص نمودن و جلب توجه کردن، برای مثال میان نداری و دارم عجب که هر ساعت / میان مجمع خوبان کنی میان داری (حافظ - ۸۸۸)
تصویری از میان داری کردن
تصویر میان داری کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با میان داری کردن

میانداری کردن

میانداری کردن
میاندار ورزش باستانی بودن: ای جوان، لطف نما با همه همکاری کن بامیانی که ترا هست میانداری کن. (گل کشتی)، اداره کردن گروهی در. مجلس رهبری کردن میان نداری و دارم عجب که هرساعت میان مجمع خوبان کنی میان داری. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار