معنی ماست با
- ماست با
- آشی که در پختن آن ماست به کار می برند، آش ماست
واژههای مرتبط با ماست با
ماست با
- ماست با
- آش ماست، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، آشی که در آن ماست کنند، آش ماست، (فرهنگ فارسی معین) :
وصف برنج زرد و خط سبز ماست با
بر نرگسی چو لالۀ احمر نوشته اند،
بسحاق اطعمه
ماست پا
- ماست پا
- آشی که در آن ماست کنند آش ماست
راست باز
- راست باز
- بی حیله و نیرنگ، درستکار،
برای مِثال نداریم بر پردۀ کج بسیچ / به جز راست بازی ندانیم هیچ (نظامی۶ - ۱۱۳۷)
راست بر
- راست بر
- آنکه دیگری را به راستی و درستی راهنمایی می کند،
برای مِثال سپهبد ز ملاح فرزانه رای / بپرسید کای راست برْ رهنمای ، در علم هندسه شکلی هندسی با اضلاع مساوی و موازی، راست پهلو، مربع مستطیل(اسدی - ۱۶۷)
ماست بند
- ماست بند
- کسی که ماست مایه بزند، کسی که ماست درست می کند
راست پا
- راست پا
- ویژگی ورزشکاری که با پای راست به توپ ضربه می زند، در ریاضیات متساوی الساقین
ماست کش
- ماست کش
- کسی که شغلش حمل و نقل ماست و رسانیدن تغارهای آن بدکانهای بقالی و لبنیات و خوار بار فروشی است
ماست دان
- ماست دان
- ظرفی که در آن ماست تهیه کنند
ماست بند
- ماست بند
- کسی که مایه ماست رابشیر زند تا ماست ببندد آنکه از شیرماست و کره درست کند: نبندد لب از جستجوی پنیر دهد ماست بندش اگر جوی شیر. (ملاطغرا آنند)