جدول جو
جدول جو

معنی گردن کج کردن

گردن کج کردن
کنایه از فروتنی کردن، اظهار عجز و ناتوانی کردن
تصویری از گردن کج کردن
تصویر گردن کج کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گردن کج کردن

گردن کج کردن

گردن کج کردن
فروتنی. التماس. عجز. لابه:
پیش دریا چه خرد راست کنم گردن کج
من که قانع به دم آب چو شمشیر شوم.
صائب تبریزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

گردن خم کردن

گردن خم کردن
تواضع کردن فروتنی نمودن گردن بکج کردن، عاجز شدن عجز
گردن خم کردن
فرهنگ لغت هوشیار