قصبه ای است از دهستان جلگه شهرستان گلپایگان. واقع در 6هزارگزی جنوب خاور گلپایگان و 4هزارگزی خاور شوسۀ گلپایگان به خوانسار. جلگه و گرمسیر و سکنۀ آن 4996 تن است. آب آن از چشمه و قنات و چاه و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
جنباندن انگشتان در زیر بغل کسی تا به خنده افتد. (برهان) (جهانگیری). غلغلچ. غلغلیچه. غلغلک. کلمه ای است که در عربی آن را دغدغه خوانند. ابن سینا رساله ای در پیدایش دغدغه در بدن انسان تألیف کرده است. رجوع به کتاب فهرست کتب خطی مجلس شورای ملی ج 3 شود
کلمه ای باشد که شبانان بدان بز را نوازش کنند و بجانب خود طلبند. (برهان) (آنندراج). پژپژی. (جهانگیری) : زآنکه دیر است تا مثل زده اند نشود بز به گدگدی فربه. ابن یمین (از جهانگیری)