معنی کیسه کش
- کیسه کش
- کسی که در گرمابه بدن مردم را کیسه می کشد، دلاک
واژههای مرتبط با کیسه کش
کیسه کش
- کیسه کش
- آنکه در حمام بدن کسان را کیسه مالد تا چرک بیرون آید، دلاک
کیسه کش
- کیسه کش
- کارگری که در حمام های همگانی تن مشتریان را شستشو می دهند
کیسه کش
- کیسه کش
- دلاک که شوخ تن را با کیسه برگیرد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنکه در حمام بدن کسان را کیسه مالد تا چرک بیرون آید. دلاک. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کیسه کشیدن شود
کیسه کش
- کیسه کش
- دلاک، مغمز
کیسه کش
- کیسه کش
- دلاک حمام
کینه کش
- کینه کش
- اِنتِقام جو، کسی که به دنبال انتقام است، کینِه وَر، پُرکین، کینِه خوٰاه، کینِه جو
کیسه کشی
- کیسه کشی
- عمل و شغل کیسه کش، دلاکی
کینه کش
- کینه کش
- کین کش: بنزد بزرگان سالار فش دلیران اسپ افکن و کینه کش
کیسه کشی
- کیسه کشی
- عمل و شغل کیسه کش. دلاکی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کیسه کش و کیسه کشیدن شود